میانه ی میدان

رقصی چنین میانه ی میدانم آرزوست...

چیزی نگفتم...

لا به لا صحبتا گفت تو چرا نمیری بدویی گفتم با چادر سخته بیرون.گفت من اصلا عقلم نمیپذیره تو موقعیتی که کسی نیست و میخوام بدوام چادر در نیارم یعنی چی!گفتم مسیله ی من درآوردن چادره برام ی تابوئه که میترسم اگر درش بیارم برام قبحش بریزه و دایره ی شمول انقد گسترده بشه که همه جا رو بگیره:/ گفت من اینطوری نیستم. گفتم خوشبحالت.

چند روز پیش تو پیجش ی عکس گذاشته بود رو زمین با پاهای نیمه دراز نشسته بود بدون چادر ...

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
رقص آنجا کن که خود را بشکنی
پنبه را از ریش شهوت بر کنی

رقص و جولان بر سر میدان کنند
رقص اندر خون خود مردان کنند

چون رهند از دست خود دستی زنند
چون جهند از نقص خود رقصی کنند
موضوعات
Designed By Erfan Powered by Bayan