میانه ی میدان

رقصی چنین میانه ی میدانم آرزوست...

هیییییس

وقتی متاهل شدم خیلی از پای سجاده نشستنام کم شد،یهو یاد مسئولیتای تازم می‌افتادم و مثلا پا میشدم شام درست کنم

وقتی فسقل خان به دنیا اومد تسبیحات حضرت زهرا هم دچار همین مصیبت شد...

ی دلتنگی عجیب و غریبی برای خلوت و سجاده و عبادت دارم...

ی ترسی از عاقبت این غفلت تدریجی آزارم میده...

نماز صبح همیشه معضل بزرگ زندگیم بوده:(((((((((((

دلم به اول وقت خوندنای دست و پا شکستم خوشه...نه نه خدایای دلم فقط به رحمت خودت خوشه...

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
رقص آنجا کن که خود را بشکنی
پنبه را از ریش شهوت بر کنی

رقص و جولان بر سر میدان کنند
رقص اندر خون خود مردان کنند

چون رهند از دست خود دستی زنند
چون جهند از نقص خود رقصی کنند
موضوعات
Designed By Erfan Powered by Bayan