میانه ی میدان

رقصی چنین میانه ی میدانم آرزوست...

معماری با نخیجات

ننه که رفت مامان تنها شد.ننه برای مامان زحمت بود .سختی بود اما آدم گاهی با سختی های زندگیشم انس میگیره.با اینکه خونمون نزدیکه مامانیناست خیلی مایل نیستم مدام برم اونجا .یهو بین ایام چهل ننه به ذهنم رسید برم کلاس خیاطی و ساعتای کلاس فسقل خانو بزارم پیش مامان که هم خودم یکمیکم حالم خوب شه هم مامان از تنهایی در بیاد

البته این وجود پر خیر و برکت ننه بود که حتی بعد از فوتش هم اسباب خیر شد برام...

چرا من نمیتونم حداقل روی دو تا موضوع تمرکز کنم؟؟شبا از فکر دوخت و دوز خوابم نمیبره!!

ایشونم میزم که مدام تغییر کاربری میده!


عمیقا می پیشنهادم

تعطیلات!

دو تا کتاب گرفتم از باغ کتاب...سمفونی مردگان و هنر بهتر زندگی کردن!گاهی کتابای مشهورو میگیرم که ببینم مردم از چی خوششون میاد.حتی میخواستم خودت باش دختر رو هم بگیرم اما چون ایام نوجوونی ی کتاب به اسم همه ی چیزهایی که دختران باید بدانند رو خونده بودم نتونستم حس سطحی بودن نداشته باشم بهش...

از خودم ی رفتار عجیب و غیر منتظره بروز دادم.به خودم عمیقا توصیه میکنم همین فردا برم آزمایشمو تکرار کنم

چرا نمیتونم چندتا کارو همزمان انجام بدم و تمرکز داشته باشم؟؟؟انقد این مدت درگیر شدم رشته ی رژیم از دستم در رفت و آخ از یکی دوباری که ناپرهیزی میکنی...

هی ی مسیرا و چیزایی رو انتخاب میکنم بعد میبینم تحمل اقتضائاتشو ندارم...اینا غمگینم میکنه

فسقل خان با تف مبارکش گوشی همسرو به فنا داد و فرداشم دسته ی عینکشو شکوند و ...خسارت های جانی مالی آبرویی ایشون متعاقبا اعلام میشه...


ازت بدم میاد به همین وضووووووح

خب برای من مهمه که گوشه گوشه خونه م طراحی شده و زیبا باشه حتی جاهایی که دقایق حیوانی بیش توش نیستیم. به حسب انسان بودن .اما نه اینکه راجب ش صحبت کنم!لزومی نداره برام تعریف کنی سرویس بهداشتیتون ستش چه رنگیه!!

رقص آنجا کن که خود را بشکنی
پنبه را از ریش شهوت بر کنی

رقص و جولان بر سر میدان کنند
رقص اندر خون خود مردان کنند

چون رهند از دست خود دستی زنند
چون جهند از نقص خود رقصی کنند
موضوعات
Designed By Erfan Powered by Bayan